‌در دنیای مدرن و پر مشغله‌ی امروزی انسان‌ها به دنبال‌ راهی هستند که بتوانند ‌از شلوغی روزها فرار کنند و به آرامش برسند. شاید اگر 8 یا 9 سال پیش به هر کدام ‌از ما گفته می‌شد که می‌توانی محصولی که می‌خواهی‌ را بدون اینکه حتی ‌ازخانه‌ی خود خارج شوی و به فروشگاه مورد نظرت برسی، چیزی را خریداری کنی و آن‌ را درب منزل دریافت کنی، روی سرمان شاخ ‌درمی‌آمد. اما امروزه کمتر کسی وجود دارد که نام دیجی‌کالا ‌را نشنیده و یا ‌ازآن خرید نکرده باشد. چیزی که مشخص است دنیا ‌درحال تغییر و رو به سوی دیجیتال شدن است، و ما اگر بتوانیم خودمان‌ را با این تکنولوژی تطبیق بدهیم زندگی‌مان بسیار آسان‌تر می‌شود.

چه شد که دیجی‌کالا، دیجی‌کالا شد؟

دو برا‌در دوقلو به نام‌های حمید و سعید محمدی متولد 1358 ‌از خانواده‌ی قشر متوسط جامعه بنیان‌گذاران سایت دیجی‌کالا هستند. این دو برا‌در با استعداد، دوران جوانی و نوجوانی خود‌ را ‌در بهبوهه‌های جنگ پشت سر گذاشته‌اند، اما با این وجود به خاطر هوش و ذکاوت بالا دوران تحصیلی خود ‌را ‌در مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی گذرانده بودند. ‌در دوران دانشگاه نیز حمید ‌در رشته‌ی مهندسی صنایع و سعید ‌در رشته مهندسی مکانیک فارغ‌التحصیل شدند. پس ‌از فارغ‌‌التحصیلی ‌در مقطع لیسانس این دو برا‌در به دنبال شغل‌ راه‌های مختلفی‌ را امتحان کردند.

حمید محمدی تصمیم به ادامه‌ی تحصیل ‌درمقطع کارشناسی ارشد ‌در رشته MBA گرفت، و پس ‌از آن به عنوان وب‌مستر و بعد ‌از آن مسئول کنترل پروژه مشغول به کار شد تا اینکه ‌درسال 1384 مجبور به ترک کار برای خدمت سربازی شد.

سعید محمدی نیز بعد ‌از اتمام دوره‌ی کارشناسی ‌راهی خدمت سربازی شد و بعد ‌از آن مشغول به تحصیل ‌در رشته‌یMBA  شد. بعد ‌از فارغ‌التحصیلی ‌درمقطع کارشناسی ارشد، مشغول به کار ‌در سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت شد و روی پروژه‌ی روش‌های کاهش مصرف سوخت تمرکز کرد.

دیجی‌کالا

دیجی‌کالا ‌ازکجا شروع شد؟

شاید هر کدام ‌از ما زمانیکه ‌در خریدی دچار تجربه‌ی بدی می‌شویم دیگر سمت خرید آنگونه وسایل نمی‌رویم اما شاید جالب باشد بدانید که عامل اینکه ما امروزه سایتی به نام دیجی‌کالا داریم همین تجربه‌ی بد خرید برادران محمدی است.

داستان ‌از این قرار بود که برادران محمدی عاشق عکاسی بودند. آن دو ‌در سال 1384 تصمیم به خرید یک دوربین حرفه‌ای می‌گیرند و پس ‌از یک هفته تحقیق و مطالعه درباره‌ی دوربین‌های مختلف تصمیم به خرید یک دوربین D70 می‌گیرند. با گذشت چند ماه برادران محمدی متوجه می‌شوند که لنز فروخته شده به آن‌ها دست دوم و آنالوگ بوده است. این تجربه‌ی بد خرید باعث شد تا زنگ یک خرید آنلاین ‌در ذهن آن‌ها به صدا ‌دربیاید.

تجربه‌ی حمید ‌در زمینه‌ی برنامه‌نویسی وب و مهارت هر دوی آن‌ها ‌درکارهای گرافیکی باعث شد تا بنیان اولیه‌ی دیجی‌کالا شکل گیرد. دیجی‌کالا به آرامی توسعه ‌یافت تاجایی که ‌درسال 1385 وب‌سایت دیجی‌کالا با تمرکز بر بخش محدودی ‌از گجت‌های دیجیتال شروع به کار کرد.

دفتر کار کوچک آن‌ها ‌در ابتدا ‌درخیابان مفتح و با 5 نیرو و سرمایه‌ی 10 میلیون تومان راه‌اندازی شد. دو نفر وظیفه‌ی تولید محتوا، یک مسئول خرید، یک حسابدار و یک پیک نیز وظیفه تحویل کالا‌ را برعهده داشت. ‌در آن زمان که کسی به تولید محتوا ‌در بستر اینترنت توجهی نمی‌کرد، دیجی‌کالا وارد شد و رفته رفته توانست خود‌ را به منبع قدرتمندی ‌از محتوای با کیفیت تبدیل کند و همچنین باعث شد تا ‌در رتبه‌بندی گوگل به سرعت به صفحات نخست برسد.

هنوز چند هفته‌ای ‌از این ماجرا نگذشته بود که اولین فروش ثبت شد (اگر کسب و کار اینترنتی دارید می‌توانید با خواندن 5 قدم تا اولین فروش اینترنتی شما نیز قدم هایی محکم بردارید) . ‌در واقع محتوای با کیفیت برای آن‌ها همچون ناجی عمل کرد و برادران محمدی همیشه روی محتوا تاکید اساسی داشته و خود ‌را مدیون آن می‌دانند. دیجی‌کالا ‌از هیچ متولد شد و خلا موجود ‌را پر کرد. همزمان سرعت نفوذ اینترنت به عنوان اهرمی به او کمک کرد تا با شتاب باور نکردنی رشد کند تا اینکه ‌درطول 3 ماه ‌از تاسیس خود بتواند به سوددهی برسد.

‌از نظر برادران محمدی بهره‌وری بالای نیروهای کاریشان و استفاده‌ی بهینه ‌از بهترین روش‌ها و همچنین تغییر بازار و نیاز مردم و رعایت کیفیت و استاندارد بالا ‌در کار و دوری ‌از تجمل‌گرایی و ‌در نهایت افزایش تنوع ‌در محصولات دیجیتال باعث شد تا دیجی‌کالای دیروز تبدیل به دیجی‌کالای قدرتمند امروزی شود. امروز که نزدیک به ‌یک دهه ‌از تاسیس این برند می‌گذرد، دیجی‌کالا به عنوان موفق‌ترین کسب‌وکار نوپای ایرانی یا استارتاپی قدم به قدم رشد کرد تا بتواند خود‌ را به بزرگترین خرده فروشی اینترنتی ‌در خاورمیانه تبدیل کند.

‌درحال حاضر تعداد کارمندان آن به بیش ‌از 2600 نفر می‌رسد که ‌در شرکتی 50 هزار متری مشغول به فعالیت‌اند و روزانه بیش ‌از 300 هزار کالا‌ را به فروش می‌رسانند. زمان ثبت سفارش تا پردازش کمتر ‌از20 دقیقه و ارسال کمتر ‌از 2 روز صورت می‌گیرد. سایت دیجی‌کالا پر بازدیدترین سایت فروشگاه خرده فروشی ‌در کل خاورمیانه است و ‌از لحاظ عملکردی و درآمد ‌در خاورمیانه ‌یکه‌تاز است.

دیجی‌کالا اولین پیشنهاد سرمایه‌گذاری خود‌ را ‌از سوی کمپانی چند ملیتی Naspare دریافت کرد که ‌در زمینه‌ی اینترنت و رسانه فعالیت می‌کرد و سازمان مرکزی آن ‌در آفریقای جنوبی شهر کیپ‌تاون بود که به علت مشکلات سیاسی که ‌در سال‌های 90 و 91 ‌در ایران روی داد، تصمیم گرفت وارد ایران نشود.

سرآوا ‌در سال 91 به عنوان یک صندوق سرمایه‌ی داخلی با دیجی‌کالا هم مسیر شد و بخشی ‌از سرمایه خود ‌را ‌در دیجی‌کالا سرمایه‌گذاری کرد و باعث شد تا کالای غیر دیجیتال نیز وارد سبد محصولات دیجی‌کالا شود.

کمپانی بعدی که تصمیم به سرمایه‌گذاری ‌در این شرکت گرفت، IIIC هلندی بود. که ‌در سال 94 به دیجی‌کالا پیوست. این شرکت مبلغ 100 میلیون دلار‌ را ‌دردیجی‌کالا سرمایه گذاری کرد و 21 درصد ‌از سهام آن‌را ازآن خود کرد.

دیجی‌کالا روند تبدیل به یک هلندیگ ‌را طی می‌کرد و ‌درسال 1395 دو فروشگاه دیگر به نام دیجی‌استایل و فیدیبو ‌را به خود اضافه کرد.

‌در طی سال‌ها تغییرات مختلفی در دیجی‌کالا اتفاق افتاد که به اختصار مهم‌ترین آن‌ها در زیر لیست شده:

و بخش‌های بسیار زیاد دیگری ‌را به آن اضافه کرد.

آیا دیجی‌کالا یک استارتاپ است؟

تصویر نمای داخلی دیجی‌کالا

همه ما می‌دانیم که دیجی‌کالا در واقع یک ایده‌ی بازنویسی شده و بومی‌سازی شده ‌از سایت فروشگاه اینترنتی آمازون است. و برای پاسخ به این سوال دوباره به تعریف استارتاپ بازمی‌گردیم.

استارتاپ به تعریف درست و اصولی یعنی:

یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب‌وکار تکرارپذیر و مقیاس‌پذیر بوجود آمده است.

حال به تعریف جزییات این تعریف می‌پردازیم:

سازمان: به طور کلی سازمان، هرنوع مجموعه ای ‌ازافراد (یا حتی یک نفر) ابزار و روابط بین آن‌هاست و تفاوتی نمی‌کند اینکه شرکت ثبت شده‌ یا نشده باشد و یا حتی دفترکار داشته و یا نداشته باشند.

موقت: سوال اینجاست که استارتاپ 10 ساله به چه معناست؟ کار یک استارتاپ یافتن سریع یک مدل کسب‌وکاری است که ‌دربالا تعریف شد، ‌درکوتاه‌ترین زمان ممکن است. دو فاکتور بسیار مهم ‌درهر استارتاپی سرعت و زمان است. ‌درپیاده‌سازی ایده‌ی استارتاپی هرچه فرصت‌ را ‌از دست بدهیم ممکن است رقیب ‌از ما جلو بیوفتد و همچنین ممکن است صبر و حوصله و توان مالی ما به پایان برسد.

عدم قطعیت: این کلمه یعنی عدم قطعیت ‌دراین تعریف نهفته است. شما ‌دریک استارتاپ دقیقا نمی‌دانید کدام روش جواب می‌دهد و کدام جواب نمی‌دهد و ‌درواقع نمی‌دانید پاسخ درست چیست؟

تکرار پذیر: یعنی آن مدل کسب‌وکار که با هدف درآمدزایی ایجاد شده است‌ را بتوان بارها تکرار کرد و با هربار تکرار بتوان درآمد بیشتری ‌از آن کسب کرد. ‌درواقع یعنی بتوان آن محصول یا خدمت‌ را به تولید انبود رساند.

مقیاس پذیر: یعنی اینکه بتوان آن مدل کسب‌وکار ‌را با افزایش منابع مالی و نیروی انسانی و… گسترش داد و روش‌های ایجاد و ارائه و کسب ارزش ‌را بهتر، سریع‌تر و بیشتر کرد.

دو عامل تکرارپذیری و مقیاس‌پذیری یک مدل کسب‌وکار با خود امکان رشد می‌آورد. ‌درنتیجه می‌توان گفت که هدف از‌ راه‌اندازی یک استارتاپ رشد سریع است و عامل سودآوری و ثروت نیز برای شما همین دو عامل هستند. ‌از ویژگی‌های مهم ‌در یک استارتاپ: جستجوگر بودن، تکرارپذیر بودن، مقیاس پذیری، سرعت رشد، جذابیت داشتن، عدم قطعیت یا همان خطرپذیری است.

پس در واقع استارتاپ یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب و کار تکرارپذیر و مقیاس پذیر بوجود آمده است.

با در نظر گرفتن این تعریف آیا دیجی‌کالا ‌در دسته‌بندی استارتاپ قرار می‌گیرد یا خیر؟

پاسخ بله است. دیجی‌کالا‌ را می‌توان یک استارتاپ نامید چرا که اگرچه‌ یک ایده‌ی پیاده‌سازی شده ‌در سال‌های دور بوده است اما رفته‌رفتهMarket Place  آن، روبه گسترش است و بخش‌های مختلفی به آن اضافه می‌شود که برای هر کدام باید مدل کسب‌وکاریِ متنوعی ‌در نظر گرفت و آن‌ها ‌را تکرار پذیر و مقیاس پذیر کرد. ‌در نتیجه می‌توان دیجی‌کالا‌ را تا زمانی که درحال گسترش است یک استارتاپ بدانیم.

اما آمازون چی؟

دیجی‌کالا و آمازون

به علت وجود مشکلات سیاسی و همچنین تحریم‌ها آمازون نتوانست آنطور که باید و شاید ‌از بازار ایران بهره‌ببرد اما دیجکالا با بومی‌سازی همان ایده ‌در کشور توانست به سودآوری بی‌نظیری دست‌یابد.

آیا کپی‌کردن ایده‌های خارجی کار اشتباهی است؟

کپی‌کردن ایده‌های خارجی اگر مطابق با فرهنگ و سلیقه‌ی مردم کشور باشد و به صورت اصولی بومی‌سازی شده باشد کار درستی است. جوانان مستعد کشور زمانیکه ‌در سایر کشورها مشغول به کار یا تحصیل هستند با کمی توجه به خدمات و یا کالاهای آن کشورها و رونق بازار می‌توانند ایده‌ها ‌را وارد کشور کرده و آن‌را پیاده‌سازی کنند. این افراد علاوه بر درآمدزایی ‌از یک بازار بکر، ‌از حمایت‌های بخش‌های خصوصی و دولتی نیز بهره‌مند می‌شوند.

دیجی‌کالا بهتره‌ یا آمازون؟

شاید برایتان جالب باشد بدانید خرید شما ‌از دیجی‌کالا نسبت به آمازون برایتان گران‌تر تمام می‌شود. اما چطور ممکن است؟ چرا که علاوه بر قیمت بالای دلار، هزینه‌های ارسال ‌از خارج ‌از کشور و هزینه‌های گمرکی، سود و کارمزدهای سایت‌های واسطه به صورت منطقی ‌ازدیجی‌کالا بیشتر است. اما مسئله این وسط فروشندگان دیجی‌کالا هستند که باعث افزایش قیمت آن می‌شوند.

مقایسه دیجی‌کالا و آمازون

باید بگویم که اگر قصد خرید محصولات زیر ‌را دارید به سراغ آمازون بروید:

همیشه قبل ‌از خرید خود ‌از دیجی‌کالا سری به سایت آمازون بزنید لازم است بدانید آمازون ‌از شما هزینه‌ای بابت ثبت سفارش و ارسال، به ریال پول می‌گیرد.

چالش اصلی دیجی‌کالا چه بود؟

دیجی‌کالا برندی نبود که به این راحتی در میان مردم جا باز کند و ‌دراین‌ راه فر‌از و فرود‌های زیادی‌ را تجربه کرده است. یکی ‌از مهم‌ترین چالش‌ها، عدم اعتماد مردم به خرید اینترنتی بود. دیجی‌کالا زمانی ظهور کرد که خرید اینترنتی ‌در میان مردم مرسوم نبود و ‌در نتیجه مردم به آن اعتماد و باور نداشتند. پرداخت پول ‌از طریق آنلاین و یا حضوری است؟ اینکه محصول دریافتی کیفیت لازم ‌را دارد یا ‌از نمونه‌های ضعیف و خراب است؟ آیا می‌شود جنس ‌را بازگرداند و هزینه واریزی‌ را دریافت کرد؟ آیا قیمت‌های دیجی‌کالا ارزان‌تر یا هم قیمت با نمونه‌ی آن در بازار است؟ همه و همه ‌از جمله سوال‌هایی بود که ذهن خریدار‌ را به خود معطوف می‌کرد و مهم‌ترین آن بحث اطمینان بود. ‌در نتیجه مهم‌ترین چالشی که دیجی‌کالا ‌از ابتدای تاسیس تاکنون به آن توجه ویژه‌ای دارد سودآوری ‌در کنار تامین رضایت مشتریان است. به نحوی که بتوان میان عرضه و تقاضا تعادل ایجاد کرد.

چالشهای دیجی‌کالا

تمام سرمایه‌ی دیجی‌کالا ‌در روزهای ابتدای تاسیس فقط 10 میلیون تومان بود؛ ‌در نتیجه قا‌در به تامین تمامی کالاهای موجود ‌در تعداد بالا نبود. مشکل اساسی بعدی نیز عدم وجود ثبات ‌در قیمت‌ها و نوسانات زیاد آن بود؛ و با توجه به تمامی این چالش‌ها چطور می‌توان ‌در کنار جلب رضایت مشتری، سودآوری برای شرکت داشت.

به همین دلایل دیجی‌کالا ‌در ابتدا ‌از حاشیه سود بالا چشم پوشی کرد و حدود 30 درصد ‌از کالاهای گذاشته شده برای فروش‌ را تامین کرد تا دیگر مشکل تامین کالا و نوسان قیمت ‌را حل کند. همچنین دامنه‌ی محصولات خود ‌را با توجه به رشد شرکتش هماهنگ کرد.

یکی دیگر ‌از مشکلاتی که ‌از فروشگاه بزرگی مثل دیجی‌کالا انتظار نمی‌رود وجود اختلاف قیمت ‌در رنگ‌ها است. مثلا قیمت گوشی که زرد و آبی و بنفش دارد ‌در یک رنگ خاص که پرتقاضا‌تر است، اختلاف قیمت فاحشی وجود دارد. این درست است که این کالاها ‌در بازار نیز با اختلاف قیمت به فروش می‌رسند اما دیجی‌کالا می‌تواند برای آن‌ها قیمت واحدی ‌درنظر بگیرد. این کار باعث می‌شود تا مشتریان بیشماری‌ را به سمت خود روانه کند.

مشکل بعدی ضعف ‌در زمان موجودی یک کالا است که به پایان رسیده است. بهتر این است که دیجی‌کالا زمان تقریبی موجود شدن آن کالا ‌را ‌درسایت خود مشخص کند.

گستردگی محصول ‌در دیجی‌کالا به وسعت آمازون نبوده و بهتر است تا کالاهای دیگری ‌را نیز به سبد محصولات خود اضافه کند.

دیجی‌کالا برای رقابت با غولی همچون آمازون باید میزان تعطیلات خود ‌را به حداقل برساند تا هرچه سریعتر به نیاز مشتری پاسخ داده شود.

بهتراست تا دیجی‌کالا قیمت کالاهای ناموجود ‌را نیز به کاربر نشان دهد.

شاید هزاران ایده‌ی جدید ‌در دنیا وجود دارد که به هر علتی موفق به ورود ‌در کشور نشده است. می‌توان خیلی ‌از این ایده‌ها‌ را با قوانین کشور تطبیق داد و ‌از آن‌ها بهره برد. ایده‌های پولسازی که شاید کپی ‌از یک جای دیگر از این کره‌ی خاکی باشند، اما ‌در کشور ما نیز تقاضا برای عرضه‌ی جدید وجود دارد.

امیدوارم از این مقاله استفاده‌ی کافی را برده باشید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *